سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
تحقق ارزشها و آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی مستلزم تلاش همه جانبه در تمام ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی است. احراز عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیرساختهای تعالی پیشرفت همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقاء سرمایه انسانی شایسته کشور در عرصههای مختلف است . به این ترتیب تحقق آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی ایران مانند احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در میان ملتها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت در جهان در گرو تربیت انسانهای عالم متقی و آزاده و اخلاقی است. تعلیم و تربیتی که تحقق بخش حیات طیبه، جامعه عدل جهانی و تمدن اسلامی ایرانی باشد در پرتو چنین سرمایه انسانی متعالی است که جامعه بشری آمادگی تحقق حکومت جهانی انسان کامل را یافته و در سایه چنین حکومتی ظرفیت و استعدادهای بشر به شکوفایی و کمال خواهد رسید.تحقق این هدف نیازمند ترسیم نقشه راهی است که در آن نحوه طی مسیر، منابع و امکانات لازم، تقسیم کار در سطح ملی و الزامات در این مسیر به صورت شفاف و دقیق مشخص شده باشد. در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده است تا با الهامگیری از اسناد بالادستی و بهرهگیری از ارزشهای بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشمانداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی تبیین شود. تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آرمانهای بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشماندازی باشد که در افق روشن ۱۴۰۴، ترسیمگر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویتی اسلامی انقلابی، الهامبخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بینالمللی است.
خوشبختانه با درک ضرورت و اهمیت این امر و در پاسخ به ندای هوشمندانه رهبری معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)، طرح تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به مثابه سند تحول راهبردی نظام آموزش و پرورش در افق چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در دستورکار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و سرانجام پس از شکلگیری حلقههای کارشناسی ـ پژوهشی با مشارکت صاحبنظران حوزوی و دانشگاهی و مدیران و کارشناسان مجرب آموزش و پرورش و سایر دستگاههای ذیربط، ضمن پایبندی به دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) و نظرات مقام معظم رهبری درباره تحول بنیادین نظام آموزشی و همسو با اسناد فرادستی، از جمله سند چشمانداز بیست ساله کشور، سند مذکور تدوین و به تصویب این شورا رسید.
چهار دلیل جهت نگرش مثبت به انرژی هسته ای
رومه دي ان سوئد مقالهای را به قلم Martina Sturek در مورد مزاياي انرژي هستهای منتشر کرد. سوئد كه به دنبال يك برنامه بلندپروازانه میخواهد تا سال 2045 تمام انرژي خود را بدون فسيلي كند، سایتهای بزرگ توليد انرژي هستهای خود را نیز مدنظر دارد و گهگاه سخنهای قديمي تاريخي كه در سوئد گفته میشد و اين كشور را مخالف انرژي هستهای جلوه داده بود، مطرح میگردد و اين ايده باز بررسي میشود كه آیا در شرايطي كه سوئد شيب تندي را براي رهاشدن از انرژیهای فسيلي آغاز كرده تا به هواي پاك كره زمين و سوئد كمك نماید، آيا همزمان بايد با انرژي هستهای نيز وداع نماید؟ نبايد فراموش كنيم كه مقاومت و مقابله با انرژي هستهای وقتي مطرح شد كه موضوع آبوهوا مطرح نبود و مشكل آبوهوا به اين ميزان حاد نبود، ولي واقعيت اين است كه بپذيريم ريسك و خطر انرژي هستهای بسيار كمتر از آن چيزي است كه قبلاً دانش ما در آن مورد مطرح میکرد و در گذشته بود كه كنار گذاردن انرژي هستهای مطرح بود، اما هماکنون لازم است كه به علم گوش فرا دهيم و انرژي هستهای را بهعنوان يك يار و رفيق در تهديدات آبوهوايي بنگريم. نقطه اشتراك موضوع تغييرات آبوهوايي در پانل بين دولتي Panel IPCC و نيز آژانس بینالمللی انرژي IEA اين را به ما گوشزد میکند كه اگر واقعاً میخواهیم تغييري در رسيدن به هدف 1.5 درجه حرارت زمين ايجاد كنيم، احتياج مبرم به رشد و توسعه سرمایهگذاری در انرژي هستهای داريم. لورا كوزي رئیس استراتژيست سازمان بینالمللی انرژي در همين هفته و در موقع ارائه نگرش و گزارش انرژي در جهان گفت كه نه گفتن به انرژي هستهای يك سخن لوكس و فريبنده است كه نمیتوانیم از عهدهاش برآييم و بايد به سرمایهگذاری در انرژي هستهای مبادرت ورزيم. امروزه، ميزان حمايت و هواخواهي از انرژي هستهای در بين ن و مردان متفاوت است. بنا بر نظرسنجي نووس Novus، 57 درصد مردان خواهان توسعه انرژي هستهای بر مبناي نياز هستند، درحالیکه اين رقم در بين ن 14درصد میباشد. واقعيت اين است كه انرژي هستهای كمترين مرگومیر را مبتني بر واحد انرژي حتي در مقايسه با منابع انرژیهای تجديدپذير همچون خورشيدي، باد و انرژي آب داشته است . ادامه ی مطلب
حمایت از کالای ایرانی
جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران از همان ابتدای پیروزی اتقلاب اسلامی در معرض تحریم های اقتصادی بیشماری قرار داشته و دارند این تحریم ها در دهه اخیر شدت بیشتری گرفته است و آن را تبدیل به یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» نموده است. دشمنان ما برای پیروزی در این جنگ اقتصادی، معیشت عموم مردم را مورد تهدید و حمله قرار داده اند تحریم های اقتصادی، تضعیف بنیه داخلی تولید داخلی را نشانه گرفتند، مشخص است که وقتی توان درونی اقتصاد داخلی تضعيف شد، تولیدکنندگان داخلی ورشکست شده و اقتصاد کشور به کالاهای خارجی و بسته می شود، ضعف اقتصادی، زمینه ضعف ی و از دست رفتن استقلال کشور را فراهم خواهد آورد . در کارزار جنگ تمام عیار اقتصادی پیش رو، حمایت از کالای ایرانی به اولویتی اساسی در اقتصاد کشور تبدیل شده است. به يقين در ابعاد مختلف مقوله حمایت از کالای ایرانی و آثار اقتصادی آن در زندگی مردم و نیز راههای تحقق آن از امور ضروری برای شکل گیری نهضت همگانی حمایت از کالای ایرانی است در این راستا، ارئه درک صحیحی از چیستی حمایت از کالای ایرانی زمینه را برای تبیین راهبردها و راهکارهای آن فراهم خواهد آورد . ادامه مطلب
اصلاحات با دو وجه «گفتمان» و «دستاوردها» شناخته میشود. اصلاحطلبان نیز یکدیگر را به «اصلاحطلبان گفتمانی» و «اصلاحطلبان کانفورمیست» تقسیم میکنند. کانفورمیستها را اصلاحطلبانی میدانند که در قدرت هستند، منصب گرفتهاند، رانت میگیرند، حقوق میگیرند و… و اصلاحطلبان گفتمانی را کسانی میدانند که افلاطونوار، در حاشیه قدرت به ترسیم خط و خطوط و شاخصهای اصلاحطلبی مشغولند!
تئوری توسعه درواقع، نسخه نظریهپردازان غربی دهه ۱۹۷۰ برای مدرنیزاسیون و صنعتی شدن کشورهای جهان سوم است. آنها مدلها و تیپهای مختلفی از توسعه را برای کشورهای مختلف جهان سوم تجویز کردند تا این کشورها هم شبیه کشورهای توسعه یافته شوند. برای یک کشور «توسعه درونزا»، برای دیگری «توسعه برونزا»، برای آن یکی «توسعه کاردوزو و ترکیبی»، «تجارت آزاد»، «توسعه پایدار»، «اقتصاد دموکراسی محور» و… اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، بسیار متفاوت از ساحت تئوریک بود. مالزی با نسخه توسعه آمریکایی (جانشینی صادرات) و خروج یک شبه سرمایهگذاران خارجی، به ویرانهای اقتصادی تبدیل شد که تا یک دهه مشغول آواربرداری بود. لهستان با استراتژی دموکراسی محور نهتنها به شکوفایی اقتصادی نرسید که اینک به همراه یونان ضعیفترین کشور اروپایی است. برزیل، آرژانتین و… با استراتژی جایگزینی واردات، تا دو دهه مقروضهای دائمی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول شدند. نسخه برای ایران «توسعه ی» با هدف تغییر ساختار ی و تغییر جامعه و فرهنگ ی مردم (تحت عنوان جامعه مدنی) بود. آنچه بهصورت رسمی در دولت خاتمی دنبال میشد و پس از آن هم توسط اصلاحطلبان ادامه یافت. اما مصادیق مدنظر اصلاحطلبان برای توسعه ی چه بود و چه هست؟! مواردی مثل تنشزدایی با غرب، کاهش نفوذ و تاثیرگذاری منطقهای ایران (آنها این استراتژی را با عباراتی چون اولویت منافع ملی و ممانعت از میلیتاریسم تبلیغ میکنند)، حزبی شدن و تقویت جامعه مدنی و مشارکت ی سازمانیافته تودهها (نهفقط انتخابات)، آزادیهای فرهنگی خصوصا در مساله حجاب، حذف یا کاهش خط قرمزهای اخلاقی در سینما و هنر و… ، حذف یا کاهش خط قرمزهای ی حتی فراتر از قانون اساسی در رسانهها، رومهها و… آنچه در عرصه گفتمانی نسخهپیچی شد، در عرصه عملی و در صحنه قدرت چه دستاوردی داشت؟ ادامه مطلب
بومیسازی فرآیندی است که طی آن یک محصول برای کار در یک محیط خاص آماده میشود. این فرآیند شامل مراحل متفاوتی است و در آن باید موارد بسیاری را در نظر داشت. در طی چند مطلب به چگونگی این کار خواهیم پرداخت و در این مطلب صرفا به معرفی مواردی که باید در نظر داشت خواهیم پرداخت. بومیسازی محصول الزاما به این معنی نیست که یک محصول خارجی را طوری تغییر دهیم که بشود از آن در داخل کشور استفاده کرد. بومیسازی صرفا تغییر نوشتههای یک محصول نیست که با ترجمه آن، برنامه بومی شده باشد. بومیسازی یک پروسه زمانبر و پیچیده است و بطرز شگفتآوری با جهانیسازی مرتبط است.
در واقع ما زمانی یک برنامه را بومی میکنیم که بخواهیم در کشورها یا بومهای مختلف از آن استفاده کنیم. از آنجا که این تغییرات بعضا از هم تاثیر پذیر هستند کاربردپذیری هر برنامه را تغییر خواهند داد. برای مثال در نظر بگیرید یک برنامه را که روی تولید نام کاربری به زبانهای مختلف محدودیتی ایجاد نکرده و قرار است در چندین کشور مختلف (وب) از آن استفاده شود. حروف مشابه ولی در باطن متفاوت در بومهای مختلف چه بلایی سر برنامه خواهند آورد؟ فرض کنید شبکه اجتماعی توئیتر شما را در تولید کلمه کاربری با زبان فارسی و عربی آزاد بگذارد. وقتی به @علی یک پیغام میفرستید، چه کسی این پیغام را تحویل خواهد گرفت؟ صاحب این اکانت در عربستان یا ایران؟
با اینکه بومیسازی لزوما ارتباط چندانی با کاربردپذیری ندارد اما در کاربردپذیر کردن برنامه و استانداردهای برنامه بطرز چشمگیری تاثیرگذار است. موارد مختلفی را باید در هنگام تولید یک برنامه چندزبانه در نظر داشت از جمله:
بوم : Local بومی : Localized بومیسازی : Localization جهانیسازی : Globalization
منبع : www.dotnettips.info
اصلاحات با دو وجه «گفتمان» و «دستاوردها» شناخته میشود. اصلاحطلبان نیز یکدیگر را به «اصلاحطلبان گفتمانی» و «اصلاحطلبان کانفورمیست» تقسیم میکنند. کانفورمیستها را اصلاحطلبانی میدانند که در قدرت هستند، منصب گرفتهاند، رانت میگیرند، حقوق میگیرند و… و اصلاحطلبان گفتمانی را کسانی میدانند که افلاطونوار، در حاشیه قدرت به ترسیم خط و خطوط و شاخصهای اصلاحطلبی مشغولند!
تئوری توسعه درواقع، نسخه نظریهپردازان غربی دهه ۱۹۷۰ برای مدرنیزاسیون و صنعتی شدن کشورهای جهان سوم است. آنها مدلها و تیپهای مختلفی از توسعه را برای کشورهای مختلف جهان سوم تجویز کردند تا این کشورها هم شبیه کشورهای توسعه یافته شوند. برای یک کشور «توسعه درونزا»، برای دیگری «توسعه برونزا»، برای آن یکی «توسعه کاردوزو و ترکیبی»، «تجارت آزاد»، «توسعه پایدار»، «اقتصاد دموکراسی محور» و… اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، بسیار متفاوت از ساحت تئوریک بود. مالزی با نسخه توسعه آمریکایی (جانشینی صادرات) و خروج یک شبه سرمایهگذاران خارجی، به ویرانهای اقتصادی تبدیل شد که تا یک دهه مشغول آواربرداری بود. لهستان با استراتژی دموکراسی محور نهتنها به شکوفایی اقتصادی نرسید که اینک به همراه یونان ضعیفترین کشور اروپایی است. برزیل، آرژانتین و… با استراتژی جایگزینی واردات، تا دو دهه مقروضهای دائمی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول شدند. نسخه برای ایران «توسعه ی» با هدف تغییر ساختار ی و تغییر جامعه و فرهنگ ی مردم (تحت عنوان جامعه مدنی) بود. آنچه بهصورت رسمی در دولت خاتمی دنبال میشد و پس از آن هم توسط اصلاحطلبان ادامه یافت. اما مصادیق مدنظر اصلاحطلبان برای توسعه ی چه بود و چه هست؟! مواردی مثل تنشزدایی با غرب، کاهش نفوذ و تاثیرگذاری منطقهای ایران (آنها این استراتژی را با عباراتی چون اولویت منافع ملی و ممانعت از میلیتاریسم تبلیغ میکنند)، حزبی شدن و تقویت جامعه مدنی و مشارکت ی سازمانیافته تودهها (نهفقط انتخابات)، آزادیهای فرهنگی خصوصا در مساله حجاب، حذف یا کاهش خط قرمزهای اخلاقی در سینما و هنر و… ، حذف یا کاهش خط قرمزهای ی حتی فراتر از قانون اساسی در رسانهها، رومهها و… آنچه در عرصه گفتمانی نسخهپیچی شد، در عرصه عملی و در صحنه قدرت چه دستاوردی داشت؟ ادامه مطلب
بومیسازی فرآیندی است که طی آن یک محصول برای کار در یک محیط خاص آماده میشود. این فرآیند شامل مراحل متفاوتی است و در آن باید موارد بسیاری را در نظر داشت. در طی چند مطلب به چگونگی این کار خواهیم پرداخت و در این مطلب صرفا به معرفی مواردی که باید در نظر داشت خواهیم پرداخت. بومیسازی محصول الزاما به این معنی نیست که یک محصول خارجی را طوری تغییر دهیم که بشود از آن در داخل کشور استفاده کرد. بومیسازی صرفا تغییر نوشتههای یک محصول نیست که با ترجمه آن، برنامه بومی شده باشد. بومیسازی یک پروسه زمانبر و پیچیده است و بطرز شگفتآوری با جهانیسازی مرتبط است.
در واقع ما زمانی یک برنامه را بومی میکنیم که بخواهیم در کشورها یا بومهای مختلف از آن استفاده کنیم. از آنجا که این تغییرات بعضا از هم تاثیر پذیر هستند کاربردپذیری هر برنامه را تغییر خواهند داد. برای مثال در نظر بگیرید یک برنامه را که روی تولید نام کاربری به زبانهای مختلف محدودیتی ایجاد نکرده و قرار است در چندین کشور مختلف (وب) از آن استفاده شود. حروف مشابه ولی در باطن متفاوت در بومهای مختلف چه بلایی سر برنامه خواهند آورد؟ فرض کنید شبکه اجتماعی توئیتر شما را در تولید کلمه کاربری با زبان فارسی و عربی آزاد بگذارد. وقتی به @علی یک پیغام میفرستید، چه کسی این پیغام را تحویل خواهد گرفت؟ صاحب این اکانت در عربستان یا ایران؟
با اینکه بومیسازی لزوما ارتباط چندانی با کاربردپذیری ندارد اما در کاربردپذیر کردن برنامه و استانداردهای برنامه بطرز چشمگیری تاثیرگذار است. موارد مختلفی را باید در هنگام تولید یک برنامه چندزبانه در نظر داشت از جمله:
بوم : Local بومی : Localized بومیسازی : Localization جهانیسازی : Globalization
منبع : www.dotnettips.info
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
تحقق ارزشها و آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی مستلزم تلاش همه جانبه در تمام ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی است. احراز عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیرساختهای تعالی پیشرفت همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقاء سرمایه انسانی شایسته کشور در عرصههای مختلف است . به این ترتیب تحقق آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی ایران مانند احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در میان ملتها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت در جهان در گرو تربیت انسانهای عالم متقی و آزاده و اخلاقی است. تعلیم و تربیتی که تحقق بخش حیات طیبه، جامعه عدل جهانی و تمدن اسلامی ایرانی باشد در پرتو چنین سرمایه انسانی متعالی است که جامعه بشری آمادگی تحقق حکومت جهانی انسان کامل را یافته و در سایه چنین حکومتی ظرفیت و استعدادهای بشر به شکوفایی و کمال خواهد رسید.تحقق این هدف نیازمند ترسیم نقشه راهی است که در آن نحوه طی مسیر، منابع و امکانات لازم، تقسیم کار در سطح ملی و الزامات در این مسیر به صورت شفاف و دقیق مشخص شده باشد. در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده است تا با الهامگیری از اسناد بالادستی و بهرهگیری از ارزشهای بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشمانداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی تبیین شود. تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آرمانهای بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشماندازی باشد که در افق روشن ۱۴۰۴، ترسیمگر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویتی اسلامی انقلابی، الهامبخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بینالمللی است.
خوشبختانه با درک ضرورت و اهمیت این امر و در پاسخ به ندای هوشمندانه رهبری معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)، طرح تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به مثابه سند تحول راهبردی نظام آموزش و پرورش در افق چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در دستورکار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و سرانجام پس از شکلگیری حلقههای کارشناسی ـ پژوهشی با مشارکت صاحبنظران حوزوی و دانشگاهی و مدیران و کارشناسان مجرب آموزش و پرورش و سایر دستگاههای ذیربط، ضمن پایبندی به دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) و نظرات مقام معظم رهبری درباره تحول بنیادین نظام آموزشی و همسو با اسناد فرادستی، از جمله سند چشمانداز بیست ساله کشور، سند مذکور تدوین و به تصویب این شورا رسید.
چهار دلیل جهت نگرش مثبت به انرژی هسته ای
رومه دي ان سوئد مقالهای را به قلم Martina Sturek در مورد مزاياي انرژي هستهای منتشر کرد. سوئد كه به دنبال يك برنامه بلندپروازانه میخواهد تا سال 2045 تمام انرژي خود را بدون فسيلي كند، سایتهای بزرگ توليد انرژي هستهای خود را نیز مدنظر دارد و گهگاه سخنهای قديمي تاريخي كه در سوئد گفته میشد و اين كشور را مخالف انرژي هستهای جلوه داده بود، مطرح میگردد و اين ايده باز بررسي میشود كه آیا در شرايطي كه سوئد شيب تندي را براي رهاشدن از انرژیهای فسيلي آغاز كرده تا به هواي پاك كره زمين و سوئد كمك نماید، آيا همزمان بايد با انرژي هستهای نيز وداع نماید؟ نبايد فراموش كنيم كه مقاومت و مقابله با انرژي هستهای وقتي مطرح شد كه موضوع آبوهوا مطرح نبود و مشكل آبوهوا به اين ميزان حاد نبود، ولي واقعيت اين است كه بپذيريم ريسك و خطر انرژي هستهای بسيار كمتر از آن چيزي است كه قبلاً دانش ما در آن مورد مطرح میکرد و در گذشته بود كه كنار گذاردن انرژي هستهای مطرح بود، اما هماکنون لازم است كه به علم گوش فرا دهيم و انرژي هستهای را بهعنوان يك يار و رفيق در تهديدات آبوهوايي بنگريم. نقطه اشتراك موضوع تغييرات آبوهوايي در پانل بين دولتي Panel IPCC و نيز آژانس بینالمللی انرژي IEA اين را به ما گوشزد میکند كه اگر واقعاً میخواهیم تغييري در رسيدن به هدف 1.5 درجه حرارت زمين ايجاد كنيم، احتياج مبرم به رشد و توسعه سرمایهگذاری در انرژي هستهای داريم. لورا كوزي رئیس استراتژيست سازمان بینالمللی انرژي در همين هفته و در موقع ارائه نگرش و گزارش انرژي در جهان گفت كه نه گفتن به انرژي هستهای يك سخن لوكس و فريبنده است كه نمیتوانیم از عهدهاش برآييم و بايد به سرمایهگذاری در انرژي هستهای مبادرت ورزيم. امروزه، ميزان حمايت و هواخواهي از انرژي هستهای در بين ن و مردان متفاوت است. بنا بر نظرسنجي نووس Novus، 57 درصد مردان خواهان توسعه انرژي هستهای بر مبناي نياز هستند، درحالیکه اين رقم در بين ن 14درصد میباشد. واقعيت اين است كه انرژي هستهای كمترين مرگومیر را مبتني بر واحد انرژي حتي در مقايسه با منابع انرژیهای تجديدپذير همچون خورشيدي، باد و انرژي آب داشته است . ادامه ی مطلب
حمایت از کالای ایرانی
جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران از همان ابتدای پیروزی اتقلاب اسلامی در معرض تحریم های اقتصادی بیشماری قرار داشته و دارند این تحریم ها در دهه اخیر شدت بیشتری گرفته است و آن را تبدیل به یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» نموده است. دشمنان ما برای پیروزی در این جنگ اقتصادی، معیشت عموم مردم را مورد تهدید و حمله قرار داده اند تحریم های اقتصادی، تضعیف بنیه داخلی تولید داخلی را نشانه گرفتند، مشخص است که وقتی توان درونی اقتصاد داخلی تضعيف شد، تولیدکنندگان داخلی ورشکست شده و اقتصاد کشور به کالاهای خارجی و بسته می شود، ضعف اقتصادی، زمینه ضعف ی و از دست رفتن استقلال کشور را فراهم خواهد آورد . در کارزار جنگ تمام عیار اقتصادی پیش رو، حمایت از کالای ایرانی به اولویتی اساسی در اقتصاد کشور تبدیل شده است. به يقين در ابعاد مختلف مقوله حمایت از کالای ایرانی و آثار اقتصادی آن در زندگی مردم و نیز راههای تحقق آن از امور ضروری برای شکل گیری نهضت همگانی حمایت از کالای ایرانی است در این راستا، ارئه درک صحیحی از چیستی حمایت از کالای ایرانی زمینه را برای تبیین راهبردها و راهکارهای آن فراهم خواهد آورد . ادامه مطلب
درباره این سایت